زندگی شهری و نهادینه کردن قوانین شهروندی
























دیواندره

 زندگی شهری مستلزم نهادینه کردن قوانین اجتماعی و شهروندی برای ایجاد روابط پایدار اجتماعی، ضمن تأمین نیازهای افراد است؛ به تعبیری می‌توان گفت که حقوق شهروندی ابتدا مفهومی در حوزه جامعه‌شناسی سیاسی، جامعه‌شناسی حقوقی و جامعه‌شناسی عمومی بوده که به‌تدریج جای خود را در جامعه‌شناسی شهری باز کرده است. مسئله‌ای که موجب می‌شود حقوق اجتماعی شهروندی مدنظر سیاستگذاران و برنامه‌ریزان شهری باشد، این است که همان‌طور که سازوکارهای فنی و عمرانی برای ایجاد پایداری شهر ضرورت دارد، نیاز به نوعی ساز و کار مفهومی عمیق‌تر نیز احساس می‌شود. به‌نظر می‌رسد در 3-2دهه اخیر، جامعه‌شناسی شهری تلاش کرده این مفهوم را بومی خود کند؛ بنابراین برنامه‌ریزان شهری در جوامع توسعه‌یافته به جای اینکه صرفاً روی پروژه‌های فیزیکی شهری توقف کنند، تلاش می‌کنند که نگاهی نیز به منظر اجتماعی داشته باشند.

برنامه‌ریزی و نظام اداره تفکر شهر، توسعه حقوق مدنی و اجتماعی، ظهور جنبش‌های اجتماعی، حقوق اجتماعی شهروندی و عدالت و آزادی، لازمه وجود یک شهر به شمار رفته و به نوعی همه ساکنان خواستار آن هستند. از سوی دیگر، شهروند به تعبیر ارسطویی نیز کسی است که در جایی زندگی می‌کند که در آن احساس آزادی ، برابری و کرامت انسانی داشته باشد. حال در چنین شرایطی، براساس فلسفه اجتماعی حقوق شهروندی، اگر فردی احساس هویت و کرامت انسانی نداشته باشد، مهاجرت می‌کند.

برای رسیدن به یک شهر خوب، شهروندی، هویت و اجتماع ازجمله منابع لازم و مهم‌ هستند. درواقع، شهروند کسی است که احساس تعلق اجتماعی و مکانی داشته باشد و در چنین شرایطی، شهر نیز باید دارای اجتماعات مختلفی در حوزه‌های اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی باشد. بر این اساس، لازمه هویت شهروندی، برخورداری فرد از حداقل امکانات و خدمات مرتبط با حوزه‌های فرهنگی و سیاسی است. ترنر نیز معتقد است که هویت زمانی در شهر احراز می‌شود که یک نوع تعلق اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی داشته باشد. هویت صرفاً داشتن یک شناسنامه نیست بلکه یک برخورداری است؛ به تعبیری، حقوق شهروندی بخشی از نمایش دمکراسی شهری است که در آن، شیوه‌ها و روش‌هایی برای امکان توزیع عادلانه فرصت‌ها برای افراد در نظر گرفته می‌شود.

در این میان، می‌توان شاخص‌هایی را مطرح کرد که هم الزام حقوقی- قانونی و هم الزام عقلانی را درنظر می‌گیرند؛ مثل اشتغال که یک شاخص مهم حقوق شهروندی در شهر است. درواقع، یک شهر باید سیاست‌های اشتغال شفافی داشته باشد و امکانی را برای سازمان‌دهی کافی مشاغل شهری فراهم کند. دومین شاخص، برخورداری شهروندان از مسکن مطلوب براساس استانداردهای شهری است. مورد سوم، امکان استفاده از خدمات و کالاهایی با کیفیت مناسب است. علاوه بر این، شاخص چهارم به امکان فراهم شدن کمالات فردی و رضایت شخصی مربوط شده و پنجمین شاخص، وجود برابری‌های جنسیتی، نژادی و... است که همه این موارد به نوعی در قانون اساسی ما نیز در نظر گرفته شده‌اند و برای احقاق کامل آنها باید سیاستگذاری‌ و مدیریت شهری بستر لازم را برای ایجاد یک شهر زنده و پویا فراهم کنند.

نهادينه كردن فرهنگ شهروندي علاوه بر كنترل در پرداخت هزينه‌هاي گزاف در پيشبرد امور و مناسبات شهرنشيني، زمينه دستيابي به محيطي بهتر براي زندگي، كار و فراغت ساكنان شهري را فراهم مي‌سازد كه اين مقوله يكي از مهم ترين اهداف مديريت شهري است. جايگزيني فرهنگ شهروندي به جاي شهرنشيني اهمیت زیادی دارد زماني كه شهروندان و به تبع آن نهادهاي اجرايي و نظارتي در اين حوزه به حقوق و تكاليف خود و ديگران بي توجه باشند يا به هر ترتيب بر قوانين اين نوع زندگي مدني ،گردن ننهند، شهر از مفاهيمي نظير نظافت، بهداشت، امنيت و آرامش، مراعات و ... دور مي‌ماند و اتلاف وقت و انرژي در آن امري عادي تلقي مي‌شود.

      فرهنگ شهروندي به عوامل پيچيده‌اي چون بسترهاي اجتماعي، اقتصادي، رفتاري و ابزارهاي ويژه تسهيل‌كننده نياز دارد كه تنها با تبليغ و توصيه قابل دسترسي نيست و بايد آن را در مجموعه‌اي منسجم و در ارتباط با تاثير ديگر عوامل بررسي كرد و به رفع آن پرداخت. شهرنشيني نوع تكامل يافته زندگي اجتماعي است و فرهنگ شهرنشيني با اداره شهر نيز قرين مي باشد، همانگونه كه شهروندان مكلفند الزامات شهري را رعايت كنند، مديران شهري نيز به عنوان مروجين اين فرهنگ، عهده‌دار فرهنگسازي و رعايت محدوديتهاي ناشي از اعمال مديريت شهري هستند. فرهنگ شهروندي بر شالوده‌اي از يك نظام قانوني شكل مي‌گيرد و بر اين اساس ارزش‌ها و هنجارهاي آن با توجه به اين قوانين تعريف شده به رفتارها جهت مي‌دهد و نهادينه شدن مناسبات شهري را موجب مي‌شود.

 

     توسعه فرهنگ شهروندي در كنار فرهنگ شهرنشيني مي‌تواند سرآغاز تحولي بزرگ و نوين در زندگي شهروندان باشد، مشكلات حقوقي و ضعف قانون در اين حوزه كه با بي‌مراعاتي برخي شهروندان به مشكلي جدي تبديل مي‌شود، انگيزه‌هاي خدمت‌رساني به جامعه شهري را كم مي كند كه توسعه اين فرهنگ مي‌تواند بسياري از مشكلات شهروندي را كاهش دهد. در حوزه فرهنگ شهروندي بايد به يك سري از پارامترها و كليد واژه‌هاي اساسي فرهنگ شهروندي توجه شود، اين مفاهيم كليدي همان مسئوليت‌پذيري شهري، قانونمندبودن شهروندان و هنجارپذيري از الگوهاي شهرنشيني است كه لازمه تحقق آن نهادينه كردن فرهنگ شهروندي از بطن يك جامعه شهري است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نوشته شده در برچسب:,ساعت توسط مهندس مسعودشاهمرادی| |